بیشتر | ||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
5 گام برای خرید بهترین کتاب برای فرزندتان
شاید این مسئله برای شما هم پیش آمده باشد که تصمیم به خرید کتاب برای فرزندتان ...
۸۹,۰۰۰ تومان
بیشتر | ||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
کتاب من میترا نیستم خاطرات شهیده سید زینب کمایی است که در دهه شصت به دست سازمان منافقین به شهادت رسیده است. خاطرات زندگی دختری 14 ساله که از بچگی آرزوی شهادت داشت و در آخر به آرزوی خود میرسد. این کتاب که تکمیل و بازنگری شده کتاب راز درخت کاج است توسط معصومه رامهرمزی نوشته شده است.
خانم زینب کمایی یا میترا کمایی شهیدهای نوجوان است که به توسط سازمان منافقین خلق در دهه شصت به جرم فعالیتهای انقلابی، داشتن حجاب و شرکت در راهپیمایی علیه بدحجابی به شهادت رسیده است. این کتاب در 224 صفحه از زبان مادر شهید، دو خواهر شهید و مدیر مدرسه شهیده به روایت زندگی زینب کمایی پرداخته است. قلم کتاب بسیار شیرین و خواندنی است. در پایان کتاب نیز تصاویر و دستنوشتههای ایشان منتشر شده است.
روند کتاب از کودکی زینب شروع میشود و سپس به ماجرای گم شده ایشان و ویژگیهای شخصیتی شهید اشاره میکند. در واقع با وجود اینکه روایت خاطرات مختلف از زبان افراد مختلف است اما با یک داستان منسجم از کودکی تا شهادت روبرو هستیم.
این شهیده که یک الگوی تمام عیار برای دختران ایرانی محسوب میشود و میتواند برای دختران در خودسازی و برنامهریزی برای رشد و تعالی روح و جسم خود یک الگوی مناسب معرفی کند.
این کتاب برای کودکان نیز توسط نشر کتابک با اسم کتاب زینب خانم نیز منتشر شده است. شما عزیزان میتوانید در صفحه مجموعه کتاب قهرمان من این کتاب را مشاهده و تهیه کنید.
این شهیده عزیز یک الگوی متعالی در زمینه خودسازی و برنامهریزی برای رشد بوده است. در ادامه گوشهای از خاطرات روایت شده از ایشان در مورد این زمینه را میخوانیم:
زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که ۲۰ مورد داشت، نماز بهموقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله، نماز امام زمان (عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سورههای قرآن کریم ،دعا کردن در صبح و ظهر و شب،کمتر گناه کردن تا کم خوردن صبحانه ناهار و شام دخترم جلوی این موارد ستونهایی کشیده بود هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت میزد.
ماجرای تغییر اسم ایشان نیز خواندنی است:
بعد از انقلاب و جنگ، دخترم دیگر نمیخواست میترا باشد. دوست داشت همه جوره پوست بیندازد و چیز دیگری بشود؛ چیزی به اراده و خواست خودش، نه به خاطر من، جعفر یا مادربزرگش. اینطور شد که اسمش را عوض کرد. اهل خانه گاهی زینب صدایش میکردند اما طبق عادت چند ساله اسم میترا از سر زبانشان نمیافتاد. زینب برای اینکه تکلیف اسمش را برای همیشه روشن کند یک روز، روزه گرفت و دوستان هم فکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد.
میخواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود… بعد از آن بچهها یا مادرم اشتباهی او را میترا صدا میکردند، زینب جواب نمیداد. آنها هم مجبور میشدند اسم جدیدش را صدا کند. من اسم میترا را خیلی زود از یاد بردم، انگار که از روز اول اسمش زینب بود.
همیشه آرزویم بود که کربلا را به خانم بیاورم و اسم تک تک بچههایم بوی کربلا بدهد، اما اختیاری از خودم نداشتم. به خاطر خوشحالی مادرم و رضایت شوهرم دَم نمیزدم و حرفهایم را در دلم میریختم. زینب کاری کرد که من سالها آرزویش را داشتم. با عشق، او را زینب صدا میکردم. بلند صدایش میکردم تا اسمش در خانه بپیچد. جعفر و مادرم هم مثل بقیه تسلیم خواسته او شدند. بین اسمهای اصیل ایرانیِ بقیه بچهها، اسم زینب بلند شد و روی همه آنها سایه انداخت.
معصومه رامهرمزی متولد سال 1346 درشهر مرزی آبادان است. ایشان در طول جنگ به امدادگری مجروحان مشغول بودند و پس از پایان جنگ در دانشگاه الهیات و معارف اسلامی به تحصیل پرداخته است. ایشان آثار مختلفی را تاکنون منتشر کردهاند که از بهترین کارهای ایشان میتوان به کتاب من میترا نیستم اشاره کرد. در واقع ایشان ابتدا کتاب راز درخت کاج را منتشر کردند اما پس از ده سال اقدام به ویرایش و بازنگری مطالب کردند و با نام جدید من میترا نیستم کتاب را منتشر کردند.
کتاب من میترا نیستم یکی از بهترین کتابها برای دختران نوجوان محسوب میشود. این شهیده به همه دختران نشان میدهد که شهادت جنسیت نمیشناسد و میتوان حتی در نوجوانی نیز شهید شد. شما عزیزان میتوانید این کتاب خواندنی و انواع کتاب داستان مذهبی برای کودکان را با قیمت مناسب از سایت کتاب بادبادک تهیه کنید.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.