ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

  • ناشر هوپا
  • نویسنده منصور علیمرادی
  • گروه سنی 11+ سال

۱۱۰,۰۰۰ تومان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

نامعلوم 0

رمانی شاد و طنز برای نوجوانان که علاوه بر سرگرمی به ارزش دوستی هم توجه دارد.

قیمت ارزان، ماجرایی خنده دار و شاد و توجه به فرهنگ عشایری از مزیت های محصول است.

  • مشاوره حین خرید کتاب

  • همکاری با ناشرین معتبر

  • ارسال به کل کشور

اشتراک گذاری:
بیشتر
نویسنده کودک و نوجوان

منصور علیمرادی

گروه سنی

گروه سنی ج, گروه سنی د

تعداد صفحه

125

کتاب ایرانی/ خارجی

ایرانی

انتخاب قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

انتشارات کودک و نوجوان

دسته بندی موضوعی

دسته بندی موضوعی

گروه سنی

, , ,

وزن

0.118 کیلوگرم

دوست دارید با یک داستان کاملاً ایرانی کلی بخندید و شاد بشید؟ کتاب ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده با ماجرایی خنده دار برای نوجوانان فارسی زبان تالیف شده است.سرگرمی و لحظاتی شاد را با این رمان متفاوت تجربه کنید. برای آشنایی با خلاصه این داستان با بادبادک همراه باشید.

 

معرفی کتاب ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

125 صفحه ماجراجویی به قلم منصور علیمرادی توسط انتشارات هوپا به چاپ رسید. قیمت ارزان، محتوایی شاد و بیانی ساده از ویژگی های محصول است. کتابی مفرح که در دسته داستان های فارسی قرن 14 با محتوایی طنز قرار می گیرد. 

 

موضوع و خلاصه رمان ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده

قراره با کلی دردسر و خرابکاری روبرو بشیم. اتفاقاتی باحال که دوتا نوجوان پر هیاهو رقم می زنند. علو و داوود با بی فکری باعث خلق صحنه هایی می شوند که همه را می خنداند. چه حالی دارد که دوچرخه قلدر مدرسه را پنهانی برداری و کلی گشت بزنید؟ آخرش هم یک جمعیت خشمگین با چوب و چماق دنبالتان کنند!

خیال دوچرخه سواری و ساندویچ دست از سرشان برنمی دارد تا جایی که به دوتا قهرمان خنده دار تبدیل می شوند. 

 

قسمتی از متن کتاب

یکی می خواهد چوب بگذارد لای چرخ، خیلی اذیت کن هستند. ناگهان علو پایش را جمع می کند توی سینه و یکهو با جفت پا می زند به تخت سینه یک بچه که می خواهد چوب بکند لای رینگ دوچرخه. بچه به پشت می خورد به زمین و صدای جیغش در محله می پیچد. بچه های دیگر شروع می کنند به داد و فریاد که ناگهان درهای خانه ها از دو طرف باز می شود و زن و مرد می ریزند بیرون.

با چوب و چماق و سنگ می دوند به تعقیب ما، علو از روی ترک می پرد و می زند به فرار. من هم فرمان دوچرخه را می گیرم و با آخرین سرعت می گریزم.  از کوچه های تنگ، عین تیر تفنگ رد می شوم. تمام تنم به خاطر ترس، پر از باد شده انگار. می گویم خدایا خودت کمکم کن. صدای فحش و داد و بیداد را پشت سرم می شنوم، اگر به من برسند تکه پاره ام می کنند.

در همین حال گله ای گاو وارد کوچه می شوند، باریکه راهی پیدا می کنم و خودم را رد می کنم، گله گاوی که از کشتزارهای پشت محله می آیند کوچه را به طور کامل می بندند. جماعت آن سوی کوچه می ماند. 

 

جمع بندی

ماجرایی خنده دار و طنز که شما رو از خنده منفجر می کند. یک عالمه دردسر باحال که فکرش رو هم نمی توانید بکنید. در این مطلب از سایت کتاب کودک و نوجوان بادبادک به معرفی موضوع و مشخصات کتاب ساندویچ برای حیدر نعمت زاده پرداختیم. 

دوست داران رمان های ایرانی از خواندن کتاب شبی که بانوی دریاچه شدم خوششان می آید. داستانی خیالی و زیبا که اهمیت محیط زیست و حفظ منابع طبیعی را به ما یادآوردی می کند.

نظرات کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید…

همه چیز از کودکی شروع می شود
logo-samandehi

©کلیه حقوق این وبسایت متعلق به بادبادک است.