سفری که پر ماجرا شد

کتاب سفری که پر ماجرا شد با کلی تصاویر باحال و داستان هایی جذاب ، ماجرای یک سفر فراموش نشدنی را روایت می کند. دوست داران کتاب های داستانی با محتوایی تاریخی و واقعی از خواندن این اثر مصور لذت خواهند برد. برای آشنایی با ویژگی ها و قیمت داستان سفری که پر ماجرا شد با بادبادک همراه باشید.

مشخصات و معرفی کتاب سفری که پر ماجرا شد

داستانی تاریخی با بیانی شیرین در 168 صفحه با 9 داستان مجزا که ماهیت و قصه ای واحد را تشکیل می دهند پیش روی شماست. کتابی به نویسندگی بنفشه رسولیان و تصویرگری مرضیه قائدی که جز کتاب های نوجوانان فارسی قرن 14 است. در ادامه به شرح ویژگی های سفری که پر ماجرا شد می پردازیم.

• تصاویر سیاه و سپید که متن را از یکنواختی خارج می کند.
• نه داستان جذاب و شیرین در این کتاب گنجانده شده است
• روایت ماجرایی واقعی و تاریخی برای نوجوانان
• آموزش وقایع تاریخی به صورت غیر مستقیم با استفاده از قصه
• با افتخار، این کتاب با کاغذ ایرانی چاپ شده است. 
• استقبال بی نظیر نوجوانان از این اثر
• فروش چهل و پنج هزار نسخه تنها در دو هفته

کتاب سفری که پرماجرا شد، داستان غدیر خم برای نوجوانان

سفر کردن یکی از کارهای مورد علاقه ی ما آدم هاست. معمولاً سفری که پر از اتفاقات مهم و سرنوشت ساز باشد خاطره انگیز تر هم هست. این کتاب ماجرای یکی از همین سفرهای تاثیرگذار و فراموش نشدنی است که هنوز بعد از صدها سال همه آن را برای هم تعریف می کنند. سامر ، هانی ، طاهر و بزغاله چندتا از بچه هایی هستند که با کاروان در حرکت اند. در این راه اتفاقات بامزه ، جذاب و شیرینی برایشان رقم می خورد. اما اوج داستان زمانی است که کاروانیان دستور توقف می گیرند و باید صبر کنند. خبر رسان ها مامور می شوند تا همه ی مسافرین را در یکجا جمع کنند.

شاید حالا حدس زده باشید که داستان درباره ی چیست؟ بله، قصه ی ما روایتی زیبا از آخرین سفر پیامبر و بازگشت از حج است. زمانی که واقعه غدیر خم روی می دهد و پیامبر مامور می شوند تا در این سفر حضرت علی (ع) را به جانشینی معرفی کنند. داستان این واقعه تاریخی توسط کودکان روایت می شود و خواندنش خالی از لطف نیست.

متن کتاب سفری که پر ماجرا شد

*از دستم که فرار کرد، پرید وسط بازار. از توی دکان کوزه فروشی جَست زد و رفت توی دکان عطرفروشی. دوتا کوزه شکست و چهارتا شیشه عطر رو ریخت. بعدشم پرید روی سر بابا جمیلِ خرمافروش و دوتا لگد محکم به کله‌ش زد. بابا جمیل افتاده بود کف بازار و آه و ناله می‌کرد. پسر بابا جمیل هم با عصبانیت بزغاله رو گرفته بود و به من نمی‌داد.

یه دفعه رسولِ خدا سر رسید. من جلو دویدم و با گریه، ازش خواستم به بزغاله‌م کمک کنه. اگه رسول خدا واسطه نشده بود و آن‌ها را با پرداخت خسارت راضی نکرده بود معلوم نبود الان شاخ طلا کجا بود. حالا هم که از دست پسر بابا جمیل نجات پیدا کرده، معلوم نیست از کدوم طرف در رفته.

*وااای، بدبخت شدم. خدایا، خودت به من رحم کن! الان می‌ره توی مسجد، وسط صف نمازگزارها. همگی بدجور جا خورده‌ ایم و سر جایمان خشکمان زده. شاخ طلا به حنیف خیره شده و صدایش در نمی‌آید. کنیف که صورتش پر از دانه‌های عرق است، می‌گوید: شاخ طلا جونم، بیا بریم. اینجا مسجده، خونه‌ی خداست. نکنه بزنه به کله‌ت و بِری داخل! خوب نیست‌ها‌!

* حنیف نگاهم می‌کند و می‌گوید: هانی ببین. دونه‌های ماسه و شن رو ببین. الان توی مشت من جا شده. اما وقتی زیاد و زیادتر میشه تبدیل میشه به صحرا. فکر کنم منظور پیامبر هم همین بود. 

جمع بندی 

کتاب سفری که پر ماجرا شد با کلی تصاویر باحال و داستان هایی جذاب ، ماجرای یک سفر فراموش نشدنی را روایت می کند. دوست داران کتاب های داستانی با محتوایی تاریخی و واقعی از خواندن این اثر مصور لذت خواهند برد. ماجرای کتاب درباره ی  سفری ست سرنوشت ساز که هرگز نمی توان فراموشش کرد. در این مطلب از سایت کتاب کودک و نوجوان بادبادک به معرفی مشخصات و موضوع داستان سفری که پر ماجرا شد پرداختیم.

دوست داران داستان های مذهبی و کتاب های دینی از خواندن کتاب دیدار ماه مهربان نیز لذت خواهند برد. دیدار ماه مهربانی کتابی داستانی با ماجرایی هایی خواندنی از ملاقات با امام عصر (عج) است. بهبود سطح امام شناسی و آشنایی با کرامات امام زمان از کارکرد های این محصول است. کتابی همراه با تصاویر خلاقانه که نوجوانان از خواندن آن تحت تاثیر قرار می گیرند.