اکسیر جادویی (قصه های همیشگی 4)

  • ناشر پرتقال
  • نویسنده کریس کالفر
  • گروه سنی 13+ سال

۳۹۰,۰۰۰ تومان

 

 

پیشنهاد بادبادک
نامعلوم 4.00
  • مشاوره حین خرید کتاب

  • همکاری با ناشرین معتبر

  • ارسال به کل کشور

اشتراک گذاری:
مجموعه کامل کتاب قصه های همیشگی
بیشتر
نویسنده کودک و نوجوان

کریس کالفر

مترجم

الهام فیاضی

گروه سنی

گروه سنی د, گروه سنی ه

تعداد صفحه

375

کتاب ایرانی/ خارجی

خارجی

انتخاب قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

انتشارات کودک و نوجوان

مجموعه کتاب ها

دسته بندی موضوعی

,

دسته بندی موضوعی

,

گروه سنی

, ,

وزن

0.200 کیلوگرم

کتاب اکسیر جادویی مادربزرگ، پریان را به درون افسانه ها می برد. الکس رئیس انجمن پریان به همراه برادرش، قهرمانان داستان های کهن را از اعماق کتاب ها فرا می خوانند. شنل قرمزی، پیتر پان، رابین هود و یارانش، هیزم شکن  و … با هم متحد می شوند تا در دل افسانه ها به نبرد با نقابدار پلید، شرورترین دشمن قصه ها بروند. این کتاب یکی از 4 جلد مجموعه قصه های همیشگی است که توسط انتشارات پرتقال و با ترجمه الهام فیاضی منتشر شده است. سه جلد دیگر این مجموعه (بازگشت ساحره، هشدار برادران گریم و طلسم آرزو) نیز منتشر شده است که از طریق سایت بادبادک میتوانید به راحتی این مجموعه جذاب را خریداری نمایید.

 

 قسمتی از متن کتاب

پری مهربان گفت: “خیلی خوب. ما وارد یه دوران واقعا طلایی شده ایم. سیندرلای عزیزم با شاهزاده چنس از سرزمین چارمینگ ازدواج کرده. شاهدخت زیبای خفته بالاخره از طلسم وحشتناک خواب بیدار شده. سفید برفی به جای نامادری بد جنسش، ملکه ی سرزمین شمالی شده. از زمان انقراض اژدها ها به این طرف، این قدر بهونه برای جشن گرفتن نداشته ایم.”

هانس گفت: “ولی عزیز من، حدود ده سال پیش هم این سوال رو ازت پرسیدم، دقیقا همین جواب رو دادی. از زمان بچگی م همین داستان ها رو برام تعریف می کردن. احتملا زمان توی سرزمین قصه ها متوقف شده.”

فراگی روی سکو ایستاده بود و حسابی اضطراب داشت. هر ثانیه که می گذشت  بیشتر می ترسید  شنل قرمزی از تصمیمش پشیمان شده باشد. می ترسید هر لحظه ندیمه ی شنل قرمزی بدود داخل تالار و به حاضرین اعلام کند عروس مراسم را به هم زده است. همه ی خاندان های سلطنتی برای همراهی فراگی و شنل قرمزی آمده بودند. برادر های فراگی، پادشاه چنس، پادشاه چیس، پادشاه چندلر دست هایشان را با آرزوی موفقیت به سمت فراگی بالا گرفتند تا آرامش کنند. زن برادرهایش سیندلا ، سفید برفی ، زیبای خفته اورا با مهربانی نگاه می کردند. ملکه راپونزل موی دراز بافته اش را روی زانو هایش جمع کرده بود ؛ چون پای مهمان هایی که نزدیکش نشسته بودند به موهایش گیر می کرد. کسانی که پشت سر امپراتور الوینا نشسته بودند ناراحت بودند؛ چون تاج بزرگش که از شاخ و برگ درخت ساخته شده بود ، جلوی دیدشان را می گرفت ، ولی جرئت نمی کردند از او بخواهند تاجش را بردارد. مادر بزرگ شنل قرمزی و پیرزن کوچک اندامی که هتل کفش را می گرداند ، دو طرف امپراطور نشسته بودند و داشتند با وراجی هایشان سرش را می بردند.

*الکس کتاب ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب را باز کرد و پرتوی نوری از آن بیرون زد. گفت:”باید هرچه زود تر خودمون رو به قصر ملکه برسونیم. اگه توی این داستان به لوید نرسیم ، ممکنه هیچ وقت نتونیم جلوش رو بگیریم.” وارد نور شدند و سرزمین نا کجا آباد را ترک کردند. از ته دل آرزو می کردند سرزمین عجایب آخرین توقفگاه سفرشان باشد.

 

نظرات کاربران

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. 1399.09.23 شیرین – ۱۵ پاسخ دهید

    *مجموعه قصه های همیشگی چند جلد هست؟ شما طلسم آرزو رو هم دارید؟؟

    • 1399.09.23 تیم پشتیبانی بادبادک پاسخ دهید

      سلام شیرین جان
      این مجموعه فعلا 4 جلدش منتشر شده و جلد 5ش رو هم پرتقال احتمالا تا اخر سال 99 ترجمه و منتشر کنه.
      بله طلسم آرزو هم موجوده عزیزم.

همه چیز از کودکی شروع می شود
logo-samandehi

©کلیه حقوق این وبسایت متعلق به بادبادک است.